روشهای دخل و تصرف رسانهای
مایکل پرنتی (Michael Parenti) در اشاره به روشهای دخل و تصرف رسانهای در اذهان مخاطبان این متدها را شناسایی کرده است:
1. سرکوب از طریق حذف (Suppression by Omission)
2. حمله کردن و تخریب هدف (Attack and Destroy the Target)
3. برچسب زدن (Labeling)
4. فرضهای بازدارنده (Preemptive Assumption)
5. مخابره ظاهر امر (Face-Value Transmission)
6. تنزل دادن محتوا (Slighting of Content)
7. توازن دروغین (False Balancing)
8. کادربندی (Framing)
9. اشاره نکردن به چرایی موضوعات (Learning Never to Ask Why)
این برخوردها برایتان آشنا نیست؟ اگر توضیحات بیشتری میخواهید؛ بروید اینجا: Methods of Media Manipulation by M Parenti
منبع:دات
کاربردهای نظریه مارپیچ سکوت
نقاط قوت نظریه
نقاط ضعف نظریه
کم توجهی به تحقیق و پژوهش در کشور باعث شده است که رسانههای داخلی به جای پرداختن به اخبار تولیدی علمی، به ترجمه روی آورند، ضمن اینکه به دلیل هزینههای سنگین کارهای تحقیقی و پژوهشی، رسانهها تنها وظیفهی خبررسانی و ارایهی نتایج تحقیقات را در این زمینه برعهده داشته و انجام این پژوهشها به عهدهی سازمانها و نهادهای مربوطه است.
ناصر بزرگمهر - مدرس ارتباطات - در گفتوگو با خبرنگار رسانهی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با بیان این مطلب و با تاکید بر این که رسانهها و به ویژه مطبوعات به دو نوع تخصصی و عمومی تقسیم میشوند، اظهار کرد: متاسفانه رسانهها و نشریات تخصصی که به مباحث علمی نگاهی ویژه دارند، به دلیل داشتن مخاطبان خاص، از تعداد و تیراژ بسیار پایین در کشور برخوردارند.
وی افزود: رسانهها و نشریاتی که جنبهی عمومی دارند نیز حتی در صورت توجه به مسائل علمی، آموزشی، تحقیقی و پژوهشی، تنها به جنبهی خبری این قبیل مباحث توجه کرده و در نتیجه نمیتوانند در افزایش سطح دانش علمی مخاطبان خود تاثیر چندانی داشته باشند.
او ادامه داد: رسانهها و نشریات عمومی با اطلاعرسانی خود تنها میتوانند کلید یک اتفاق را در ذهن مخاطب روشن کنند تا او نیز با توجه به نوع علاقمندی خود از برنامهها و یا نشریات تخصصیتر، در این زمینه کسب اطلاع کند.
این مدرس ارتباطات با اشاره به این که یک رسانهی عمومی نمیتواند بخش زیادی از برنامهها و مطالب خود را به مباحث تخصصی مثل موضوعات علمی اختصاص دهد، اضافه کرد: یکی از مشکلات مهم در زمینهی مباحث علمی، تحقیقی و پژوهشی، گران بودن فعالیت در این عرصه است، چرا که نیروی انسانی، اغلب مبلغ زیادی را برای انجام پژوهش دریافت میکند، بر همین اساس دولتها باید به کمک مراکز علمی و دانشگاهی شتافته و آنها را در حرکت به سمت داشتن خروجیهای علمی از طریق پژوهش و تحقیق یاری کنند.
او با بیان این که رسانهها میتوانند به عنوان بستری مناسب به طرح نظرات پژوهشگران در حوزههای مختلف علمی، پژوهشی و غیره بپردازند، خاطر نشان کرد: طبیعتا به دلیل هزینههای سنگین کارهای تحقیقی و پژوهشی، رسانهها تنها وظیفهی خبررسانی و ارایهی نتایج تحقیقات را در این زمینه بر عهده داشته و انجام این پژوهشها به عهدهی سازمانها و نهادهای مربوطه است.
به گفتهی وی متاسفانه کم توجهی به تحقیق و پژوهش در داخل باعث شده است که رسانههای داخلی به جای پرداختن به اخبار تولیدی علمی، به ترجمه روی آورند.
جهان مجازی به معنای واقعی یک جهان است | |
همشهری آنلاین-شکوه خسروانی: دکتر سعیدرضا عاملی، رئیس مؤسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپای دانشگاه تهران، در آستانه برگزاری همایش "فضای تعاملی جهانی- محلی: نهادهای مجازی" به تشریح دیدگاههای خود در این خصوص پرداخت. از دیدگاه دکتر عاملی فضای مجازی مولود به وجود آمدن صنعت ارتباطات حاضر با غایب است. از زمانی که صنعت ارتباطات در قالب علائم مورس شکل گرفت انسان برای اوّلین بار توانست ارتباط با غایب را در بستر جهان فیزیکی تجربه کند. بعد از این نوع ارتباط، یک نوع ارتباط تک سویه و مجازی در قالب تولیدات سینمایی، رادیویی و تلویزیونی شکل گرفت. از این به بعد است که ما شاهد یک فضای ارتباطی جدید با ویژگیهای منحصر به فرد هستیم. |
تلویزیون ایران از نظر کارکرد، عمومی یا خصوصی؟
در تعریف تلویزیون عمومی می گویند که تلویزیونیست که در خدمت عموم برای اشاعه فرهنگ و ارزشها و بالا بردن سواد جامعه است. تلویزیون عمومی در اختیار دولت است و از طرف دولت تأمین هزینه می شود. و در تعریف تلویزیون خصوصی می گویند که در خدمت خاسته های صاحبان آن تلویزیون است و به موضوعات خاص می پردازند، و چون بینندگان آن بینند? همان موضوع هستند لذا کم هستند و از راه پیام بازرگانی تأمین هزینه می کنند و همین باعث شده است که برنامه های این تلویزیون سطحی و عامه پسند باشند.
در مورد تلویزیون ایران اگر از نظر تأمین هزینه حساب کنیم باید گفت هر دو. زیرا علاوه بر اینکه تأمین بودجه از جلب پیامهای بازرگانی صورت می گیرد، سالیانه چند میلیارد ریال هم دولت به این رسانه کمک می کند.
و اگر از نظر رسالت و پیام رسانی، برنامه های تلویزیون را بررسی کنیم، عموماً به دو بخش تقسیم می شود: قسمت اول: صبحهاست که معمولا برنامه هایی پخش می شود که فرهنگ سازی و اطلاع رسانی از بهداشت، تغذیه، ایران شناسی و ... می شود البته به نظر می رسد که از نظر سازندگان این برنامه، مخاطبین بیشتر از خانمهای خانه دار هستند. قسمت دوم: بعد از ظهر تا نیمه شبهاست که بیشتر برنامه ها، برای عموم پخش می شود اما برنامه هایی است که به نظر می رسد عامه پسند و سطحی است. البته در بین برنامه ها، پخشهایی هم صورت می گیرد که فرهنگ سازی و اطلاع رسانی را در نظر دارد.
دلیل مدعی این است که در بخش دوم زمان پیامهای بازرگانی طولانی تر است و فاصل? پخش آنها نیز حتی به هر 20 دقیقه به 20 دقیقه می رسد.
عواقب این نوع برنامه ها نیز روشن است. وجود سریالهای خارجی که اصلا با ارزشها و فرهنگ ایرانی سازگار نیست و گاهی هم ضدیت دارد و ماهیت سریالهای ایرانی که آبکی و سطحی است. این نوع سریالهای معمولا به یک جریانی که در رسانه های غربی راه افتاده است و نسیمی از آن بعد از 20 سال به شرق رسیده است به آن وفا دار می ماند و چند سالی ذهن خالی سازندگان این سریالها را به خود مشغول می کند. در این صورت سازندگان این سریالها بدون تحقیق و بررسی و بدون در نظر گرفتن اختلافات دینی و فرهنگی به آن مسائل می پردازند و تصویری بد و غلط از آن موضوع را به خورد مردم بیچاره می دهند. خصوصاً اینکه سازندگان این نوع سریالها لازم می دانند که عناصر کلیشه ای جذاب را حتما در سریالهایشان قرار دهند که سهم عمده ای در خراب کردن موضوع دارند. وجود سریالهای طنز که عموماً ضد فرهنگی و ارزشی است.
می بینیم که در بخش دوم اکثر برنامه هایی که پر ببینده است و مردم تمام غروب تا نیمه شب خود را با آن می گذرانند یا ماهیتش زشت و بد است یا ضد فرهنگ و ضد ارزش است. تلویزیون در بخش دوم رویکردی عامه پسند دارند.